از کجا آورده ای این خانه چون گور را
از کجا آورده ای این وصله ناجور را
جمله آدمها که در سایه کنار هم شدند
تو ندیدی دزدکی ؛ با دلقک مخمور را
در جوار کلبه ای رفتم که تا بینم گلی
ناگهان دیدم دمی آن خایٔن منفور را
مردمان دیدند درکوچه که جیب من زدند
آن دو تن ؛ این مردک مزدور را
سربسجده ها نمودم درره صلح و صفا
چشم خود درویش کردم تا که دیدم دور را
قیاسعلی فرهادی